پیام ها و اعلامیه هاتیتر یکسیاسینشرات

اعلامیه مشترک احزاب سیاسی همسو در پیوند به گفتگوهای صلح

بسم الله الرحمن الرحیم

به سوی تأمین صلح عادلانه و پایدار

کابل – ۱۶ حمل ۱۴۰۰

✍ تردیدی نیست که صلح بزرگترین نیاز مردم افغانستان و کشورهای منطقه است. صلح و ثبات در افغانستان کلید توسعه اقتصادی و اتصال منطقه‌ای و همگرایی اقتصادی میان جنوب آسیا و آسیای مرکزی، چین و سایر کشورهای دور و نزدیک در منطقه است؛ اما آنچه که برای تأمین صلح لازم پنداشته می‌شود، اقدامات روشن، موثر و شفاف با درنظرداشت ارزش‌های اسلامی، منافع ملی و قوانین افغانستان است. خوشحالیم که یک چهارچوب مشخص برای مذاکرات صلح ایجاد شده و نهاد مسئول برای پیشبرد امور هماهنگی گفتگوها وجود دارد.

اما بسترسازی سیاسی و اجتماعی و تامین شفافیت در پروسه گفتگوهای صلح از موارد اساسی و لازمی است که تاکنون متاسفانه به آن‌ها کمتر پرداخته شده است. احزاب سیاسی همسو به عنوان جریان های سیاسی، از ادامه مذاکرات صلح میان جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان استقبال و حمایت کرده و تأمین صلح و ثبات در کشور را یک امر ضروری و حتمی دانسته و طرح مشخص را برای پیش‌برد و موثریت بیشتر در این پروسه، ارائه می‌نماید:

اجماع ملی

جمهوری اسلامی افغانستان، قبل از هر اقدام دیگر، به اجماع داخلی نیازمند است. تا اکنون متأسفانه چنین اجماعی شکل نگرفته است. کمیته رهبری شورای عالی مصالحه از زمان تأسیس تا هنوز فقط ۵ جلسه برگزار کرده که ناکافی است. ضرورت است که در این عرصه کار جدی صورت گیرد. باید در تمام مراحل مذاکرات صلح و روندهای بعد از امضای توافقنامه با گروه طالبان برای احزاب و شخصیت های سیاسی به عنوان نیروهای فعال اجتماعی نقش داده شود. همچنین لازم است تا دیدگاه‌ حکومت و جریان‌های بیرون حکومت در خصوص چگونگی ادامه مذاکرات صلح، آینده مذاکرات، نظام سیاسی آینده، حفظ دستاوردها و… توحید یا حداقل به هم نزدیک شوند.

نشست های صلح

نشست هایی که در پیوند به گفتگوهای صلح برگزار می شود، باید ممد صلح واقع شوند؛ اما متأسفانه این نشست ها همواره ناقص برگزار شده و فاقد نتیجه بوده است. متأسفانه، طالبان در نشست های دوحه مانع مطرح شدن اجندای مذاکرات شدند. انتظار می رود نشست که قرار است تا روزهای آینده در استانبول برگزار شود، همه شمول و دارای اجندای روشن باشد تا منجر به یک نتیجه مورد قبول برای همه شود. در این نشست باید نمایندگان احزاب مطرح، شخصیت ها، نمایندگان جامعه مدنی نیز حضور داشته باشند.

هیئت مذاکره کننده واحد

هیئت جمهوری اسلامی افغانستان باید نماینده کل نظام باشد؛ بدین معنی که باید یک سلسله اصلاحات در هیئت به وجود بیاید تا همه جریان ها و جهت های سیاسی خود را در آن ببینند. این هیئت در هرمجلسی که حضور می‌یابد، باید از همه کسانی که زیر چترنظام زندگی می‌کند، نمایندگی شایسته داشته باشد. تماس‌های پراکنده، ایجاد کانال‌ها و آدرس‌های شخصی و تیمی، به ضرر منافع کلان مردم افغانستان تمام خواهد شد.

مبانی فکری و ارزشی

هیچ دیدگاه و پروسه‌ای در تضاد با ارزش های دین مبین اسلام و منافع ملی مردم افغانستان بوده نمی‌تواند. پس هرگونه اقدام در این راستا باید در روشنایی هدایات دین مبین اسلام و منافع ملی مردم افغانستان صورت گیرد.

چهارچوب نهادی

خوشبختانه یک چهارچوب مشخص و تعریف شده‌ برای پیش‌برد مذاکرات صلح ایجاد شده و جمهوری اسلامی افغانستان به عنوان طرف اصلی گفت‌وگوهای صلح در مذاکرات دوحه و جاهای دیگر شناخته می‌شود. به اضافه آن، لازم است تا برنامه واحدی برای تامین صلح و تعمیم آن در تمام مناطق کشور روی دست گرفته شده و از هرگونه اقدام پراکنده در سایه گفتگوهای صلح جلوگیری شود تا موجب معاملات پنهانی و در تناقض با منافع ملی صورت نگیرد.

اقدامات فوری

تا کنون دولت افغانستان به صورت یک‌جانبه بر قطع جنگ و برقراری آتش‌بس تاکید کرده است، در حالی‌که هیچ وقفه‌ای در حملات طالبان به‌وجود نیامده و این گروه، بطور متداوم برطبل جنگ کوبیده است. کشورهای دخیل در قضایای صلح افغانستان به ویژه ایالات متحده امریکا، تا زمان امضای توافقنامه صلح میان جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان، زمینه تأمین آتش‌بس را فراهم نماید تا از یک سو فرصت نفس کشیدن «صلح» فراهم شده و از سوی دیگر اراده رهبری طالبان و حامیان سیاسی شان و یا آنانی که به نمایندگی از طالبان در این گفتگوها شرکت می‌نمایند، به محک امتحان کشانده شوند.

تشخیص مشکل و برخورد ریشه‌ای با افراط گرایی

چه در صورت ادامه وضعیت موجود و چه در شرایطی که توافقنامه صلح به امضا برسد، باید ریشه‌ بی‌ثباتی و رشد افراطی‌گری بطور اساسی تفکیک و شناسایی شوند. با آن‌که بخشی اعظمی از مشکل ممکن از تفاوت دیدگاه‌های ایدیولوژیک میان طالبان و نظام سیاسی در افغانستان باشد، اما بخش بزرگ دیگر آن به روابط پر فراز و نشیب افغانستان و پاکستان و مشکلات که میان این دو کشور وجود داشته است، ریشه دارد. راه بیرون رفت از این مشکلات، تنها با شناسایی دقیق آن و در نظر گرفتن موازین و اصول ملی و بین‌المللی ممکن شده می‌تواند. باید بخاطر داشت که موضوعات بزرگ و ملی تنها از طریق مراجعه به آرای مردم حل شده می‌تواند و هرگونه معامله‌ای در این راستا با واکنش شدید مردم افغانستان مواجه خواهد شد.

رفع مشکل و اقدامات عملی

با شناخت دقیق از عوامل جنگ و ریشه‌های خشونت و دینامیزم‌های محرک آن می‌توان در یک برنامه‌ریزی گام به گام به مداوا و رفع آن پرداخت. رسیدن به نتیجه برد-برد یا صلح پایدار و عادلانه به عنوان راه حل برای پایان خشونت و بی‌ثباتی در افغانستان و منطقه ایجاب می‌نماید تا برای رفع موانع و ایجاد مشوق‌ها به دور از شتاب در سراشیبی‌های کور و مبهم مراحل ذیل در نظر گرفته شوند:

الف- تسهیل گفتگوها و تنش زدایی: در این مرحله، کشورهای تاثیرگذار و سازمان ملل متحد می توانند مذاکرات را تسهیل کنند و زمینه را برای پایان بخشیدن به جنگ و خشونت براساس یک توافقنامه مساعد سازند. مراحل اجرایی توافقنامه باید زمانبندی شود. ب – مرحله تحکیم صلح: برای رسیدن به صلح عادلانه و در عین حال پایدار، باید به خلع سلاح و ادغام فرهنگی توجه و تمرکز لازم صورت گیرد. در کنار آن باید در نظر داشت که تنها به زمین گذاشتن اسلحه به معنی آغاز صلح است و نه ختم آن. برای به ثمر رساندن روند صلح باید به فرهنگ‌سازی برای صلح و تغییر ذهنیت‌های خشونت‌زده برنامه دقیق و کار پیگیر صورت گیرد. این موضوع ایجاب برنامه‌ریزی بلندمدت‌تری را می‌نماید تا امکان رجعت به خشونت به عنوان یک ابزار کار سیاسی به حداقل رسانده شود و یا خشونت فزیکی جایش را به خشونت فرهنگی بدهد که به مراتب خطر ناکتر است و می تواند منازعات در قالب‌های گوناگون بازتولید نماید.

تامین صلح عادلانه و واقعی نیاز به شناخت ریشه‌های خشونت و تنظیم میکانیزم‌های کنترل خشونت و در نهایت ارائه راه‌حل کوتاه‌مدت برای قطع جنگ و راه‌حل درازمدت برای زدودن فرهنگ خشونت و جایگزین ساختن صلح به‌عنوان یک عنصر فرهنگی در ذهنیت فردی و جمعی است.

***

با این حال، طرحی که از سوی ایالات متحده امریکا برای به ثمررساندن پروسه صلح افغانستان ارائه شده مطابق به واقعیت‌های موجود کشور نیست و متأسفانه نمی‌توان از آن‌ به عنوان طرح‌ دقیق و راهگشا یاد کرد. همچنین داکتر زلمی خلیلیزاد نماینده خاص ایالات متحده امریکا برای صلح افغانستان در سفرهایی که به کابل دارد، باید با سایر احزاب و جریان های سیاسی در خصوص مسائل صلح مشورت نموده و دیدگاه های این جریان ها را نیز با خود داشته باشد. احزاب سیاسی همسو، در حالی که همواره از قطع جنگ و تلاش‌های صلح حمایت کرده، دیدگاه‌های خود را به صورت فشرده در خصوص مسائل مربوط به مذاکرات صلح، حفظ دستاوردها و آینده کشور در ذیل اعلام می‌دارد:

۱٫ حکومتی که پس از امضای توافقنامه صلح با گروه طالبان شکل می گیرد، نباید موجب نابودی دستاوردهای مثبت نظام به شمول نهادهای امنیتی و ملکی شود. افغانستان و شرکای بین‌المللی‌اش برای کسب این دستاوردها قربانی‌های بی‌شمار داده‌اند و باید این دستاوردها مورد احترام قرار گیرند؛

۲٫ قانون اساسی موجود افغانستان که در پرتو آن، حقوق همه مردم این کشور تضمین شده است، نباید تعلیق شود؛ اما راه برای تعدیل آن هرگز بسته نبوده است. این قانون اساسی می‌تواند تعدیل، غنی‌تر و پربارتر شود؛

۳٫ ادامه مذاکرات صلح میان هیئت جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان زیاد مهم نخواهد بود که در کدام کشور باشد؛ اما نتایج و برآیند آن از اهمیت خاص برخوردار است. برگزاری نشست‌های صلح در دوحه، مسکو، استانبول یا جای دیگر، نباید به پراکندگی تلاش‌های صلح منجر شود و مسیر اصلی به انحراف برود؛

۴٫ مشارکت سیاسی در افغانستان باید طبق موافقت‌نامه بن‌اول پیش برود، طرح ۵۰ درصد امتیاز برای طالبان حضور سایر اقوام و اقشار افغانستان را در بدنه چنین حکومتی تمثیل نخواهد کرد و به یک صلح پایدار هم منجر نخواهد شد. لذا باید حضور همه اقوام در حکومت آینده به صورت عادلانه و متناسب با شعاع وجودی شان در نظر گرفته شود؛

۵٫ در صورت موجودیت ستره محکمه و شورای سراسری علمای افغانستان، ایجاد شورای فقه اسلامی توجیه‌پذیر نیست و بیشتر یک نهاد اضافی و مصرفی خواهد بود. لذا بهتر است که از آن صرف نظر شود و به عوض آن ستره محکمه به عنوان یک رکن ریشه‌دار و اساسی دولت تقویت گردد؛

۶٫ تاکید می‌شود که قبل از امضای توافقنامه صلح و تشکیل حکومت مشارکتی یا موقت باید یک آتش‌بس دایمی برقرار شود. طرفین در یک فضای عاری از خشونت و تهدید به صورت بهتر می‌توانند به یک فیصله برسند؛

۷٫ بر فرض حکومت مشارکتی یا دولت آینده تعدیل حکومت ریاستی به صدارتی و ایجاد پست صدراعظمی، نیازمند یک مشورت بزرگ ملی است. در صورتی که ساختار نظام تعدیل گردد، باید جایگاه شایسته همه اقوام در آن رعایت و مورد احترام قرار گیرد؛

۸٫ به شمول کشورهای همسایه، کشورهای بزرگ جهان و سازمان‌های بین‌المللی باید توافقنامه صلح را ضمانت و نظارت کنند. در صورتی که کشورهای همسایه و منطقه در تضمین موافقتنامه دخیل نباشند، احتمال تداوم جنگ و خشونت به قوت خود باقی خواهد ماند. با موجودیت نظارت منطقه‌ای و بین‌المللی و تضمین اجرایی، بخشی بزرگی از نگرانی‌ها پیرامون شکست توافقنامه، موضوعات حقوق بشری و ارزش‌هایی که به دست آمده، برطرف خواهد شد؛

۹٫ حضور ایالات متحده امریکا و ناتو به عنوان شرکای استراتژیک افغانستان، تا تأمین صلح پایدار و استقرار یک حکومت با پایه‌های قوی مردمی، یک ضرورت است. بدین معنی که خروج امریکا و ناتو باید از افغانستان مسئولانه باشد تا افغانستان بار دیگر به لانه تروریستان تبدیل نشود.

به آرزوی تأمین صلح و ثبات پایدار و عادلانه در کشور

#حزب_اعتدال_افغانستان

#حزب_انسجام_ملی_افغانستان

#حزب_حرکت_اسلامی_متحد_افغانستان

#حزب_حراست_اسلامی_افغانستان

#حزب_حرکت_اسلامی_افغانستان

#حزب_اقتدار_ملی_افغانستان

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا